احیائ سنتهای فراموش شده

کهن خرقه خویش پیراستن              به از جامه عاریت خواستن         «سعدی»

پرده خوانی را «شمایل گردانی» و «پرده داری» را نیز خوانده اند. دهخدا به پرده ایی اشاره کرده است که شعبده بازها و عروسک گردان ها از آن برای پنهان کردن ترفندهای نمایشی خود استفاده می کنند. و این هیچ ارتباطی با پرده داری، نام دیگر نمایش مذهبی پرده خوانی ندارد. اما برخی پژوهشگران به اشتباه از این تعریف برای توضیح پرده داری مذهبی بهره برده اند. «صورت خوانی» نیز بخشی از پرده خوانی بوده است و نمی تواند مترادف پرده خوانی قلمداد شود. پرده خوانی برآمده از نقالی و نقاشی مردمی است.

پیشینه و تاریخی آن را می توان با نوعی «قوالی» (نقالی توامانِ موسیقی و آواز) در ادوار پیش از اسلام مربوط دانست که پس از ورود اسلام به ایران، به دلیل محدودیت های موسیقی، به نوعی «نقالی» ملی- مذهبی تغییر یافته است. به ویژه در زمان صفویه که انواع نقالی مذهبی، (روضه خوانی، حمله خوانی، پرده داری، صورت خوانی و سخنوری) شکل گرفت.

موقعیت تاریخی پرده خوانی را حد فاصل گذار از برگزاری مراسم عزاداری عمومی ماه محرم در دوران صفویه به برگزاری نمایش مذهبی تعزیه در دوران قاجاریه و یکی از منابع تحول و تکامل تعزیه دانسته اند. برخی دیگر، به عکس، نقوش پرده را ترجمان نمایش تعذیه در قالب هنرهای دیداری و ره آورد تعزیه می دانند.

ساختار پرده خوانی به دو رکن «پرده » و «پرده خوانی» استوار است.

پرده پارچه ایی است که یک یا چند رخداد بر آن نقش شده است.

موضوع اصلی این نقش ها، واقعة کربلا و حوادث پیش و پس از آن بوده، اما رفته رفته داستان های اخلاقی و نقاشی های شاهنامه نیز به آن افزوده شده است.

معمولاً به لحاظ قداست عدد72 در هر پرده 72 مجلس فرعی و اصلی وجود دارد.

جنس پرده ها از «متقال» و «کرباس» و اندازة آنها 150×300 سانتی متر بوده است.

نقشه های پرده ، نقوشی عامیانه اند که مبنای تخیلات نقاش و گفته ها و نوشته های تاریخی و افسانه ای به تصویر کشیده می شوند. از نوع نقاشی مردمی، موسوم به نقاشی قهوه خانه ای دانسته اند. که اوج شکوفایی آن، بویژه در اواخر دورة قاجاریه در قهوه خانه ها بوده است نظیر کارهای قولر آغاسی- محمد مدبر- حسین همرانی و شاگردان آنها ... .

برخی پیشینة این نوع نقاشی مردمی را قرن ها پیش از پیدایش قهوه خانه و همزمان با سنت دیرینة قصه خوانی و مرثیه سرایی و تعزیه خوانی در ایران می دانند و به زمان نگارگری بر سفالینه ها و شمایل های سوگ سیاوش می رسانند. برخی نیز نقاشی های مانی را سرچشمة تاریخی اینگونه القائات مذهبی می دانند.

پرده خوان کسی است که معمولاً همراه با اشاره کردن به تصاویر پرده، با چوب دستی به نام «مطرق» این تصویرها را با صدایی رسا و آهنگین باز می خواند. اساساً این نمایش متکی بر کلام است. پرده خوان از پرده به دو روش بهره می برد. تزئینی و طوماری «او در روش تزئینی، پرده را صرفاً برای جلب توجه تماشاگران می آویزد و داستان را براساس آن نقل نمی کند. اما در روش طوماری، داستان بر مبنای نقشه های پرده و گشودن تدریجی پرده منقوش روایت می شود.»

پرده خوان ها را درویش نیز می خواندند. از مشهورترین آنها دروریش بلبل قزوینی بود.

در ایران امروز اما دیگر نه خبری از آن نقاشان خلوت گزین عارف هست که همواره بغض معصومانه شان را با کشیدن نقاشی و نشاندن رنگی چشم مردم می دوختند به اعتقادات و باورهایی در ستایش راستی در دفاع از آبرو فاش کشیدن کجی ها و پلیدی ها و پاس داری از یاد بهار سرگویی لحظه لحظة خون های خشکیدة مظلومیت های از یاد رفته. از مصیبت کربلا در ایران امروز اما دیگر پرده خوانی و پرده داری منسوخ شده و این سنت چون دیگر سنت های ایرانی- اسلامی دیگر به فراموشی سپرده شده اند.

از این رو قصد بر آن کردیم که چون گذشته دست بر روی دست نگذاریم و در همین ایران امروز پرده خوانی را سر بگیریم.

اما این پرده تلاشی است از احیاء پرده خوانی و خیالی نگاری که با خوانش گلستان و انتخاب حکایت ها به سمع و نظیر شما رسید در نقاشی های این پرده از مکتب قوه خانه ایی- مکتب بغداد، هرات عباسی، تبریز، شیراز، سلجوقی، بهزاد و جلایری استفاده شده که طرحی نو و ویژه را از کنار هم قرار دادن همه آن هنرهای ماندگار نگارگری ایرانی در هم آمیخته باشد.

امید که پس از گلستان، کلیله و دمنه، هزار و یک شب، تاریخ بیهقی، سمک عیار، خمسه نظامی ... نیز پرده شوند و خوانده شوند تا کهن خرقة خود را احیاء کنیم تا جامة عاریت به تن.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد