آثار پذیرفته شده بخش خیابانی بیست‌ونهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر معرفی شدند

25 نمایش خیابانی به  بیست‌ونهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر راه یافتند.به گزارش دریافتی سایت ایران تئاتر از روابط عمومی جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر، آثار پذیرفته شده در بخش خیابانی این جشنواره که دو  بخش "انقلاب اسلامی" و"آثار منتخب جشنواره تئاتر خیابانی مریوان" را شامل می‌شود، اعلام شد

  نتائج در ادامه مطلب

طرحی از پیتر شومان؛ کارگردان گروه تئاتر

«تئاتر خیابانی» مهمترین ابزار برای تضارب آرا، اندیشه‌ها در حوزه عمومی است. حوزۀ عمومی، آن‌طور که هابرماس می‌گوید، قلمروئی از زندگی اجتماعی ماست که افکار عمومی شهروندان در آن شکل گرفته و با مسائلی چون منافع عمومی سر و کار دارد. تاکید هابرماس بر این است که در حوزه عمومی، هیچ اجبار و فشاری برای بیان و عمومی‌شدن دیدگاه‌ها وجود ندارد. بنابراین اگر به دنبال تئاتر خیابانی واقعی باشیم، بی‌درنگ باید به سراغ گروه‌هائی برویم که دست کم از جایگاه خود در حوزه عمومی آگاه هستند. آگاهی گروه‌ها از موقعیت و امکانی که در اختیار دارند، قطعاً راه را بر بسیاری تحولات هموار خواهد کرد. تاریخ تئاتر خیابانی پر از اجراهای تاثیرگذار و جنجالی است. «تئاترهای نامرئی» آگوستو بوال، گروه‌های «تئاتر چریکی» امریکا، عروسک‌های غول‌پیکر گروه «نان و عروسک» و بسیاری نمونه‌های مهجور و نام‌آشنای دیگر، ظرفیت‌های این شیوۀ تئاتری را بیان می‌کنند. تئاتر خیابانی، با میانجی‌گری هنری به نام «اجرا» میان افکار و آرا مردم پیوند ایجاد کرده و حوزۀ عمومی را شکل می‌دهد، حوزه‌ای که با منافع عمومی سر کار داشته و حاصلخیزترین بسترِ شکل‌گیری نقد است. به همین دلیل هدف و آرمان تئاتر خیابانی چیزی شبیه به این جمله معترضه است: «حالا که مردم به تئاتر نمی‌آیند، ما تئاتر را نزد مردم می‌بریم». پس بنای تئاتر خیابانی شوک به مخاطب است، البته شوکی تئاتری. تئاتر خیابانی مردم را به تماشا دعوت نمی‌کند، بلکه در پاره‌ای موارد آن‌ها را وادار به تماشا می‌کند. تئاتر سر راه مردم قرار می‌گیرد و به ایده‌ها، افکار، منویات، اهداف و انتقادات آن‌ها «عمومیت» می‌بخشد.

با وجودِ دستگاه عریض و طویل «تئاتر خیابانی» در مرکز هنرهای نمایشی، یکی از بهترین نمونه‌های تئاتر خیابانی ایران، در شهرستان لنگرود اجرا شده. این اجرا، مثال خوبی برای نشان‌دادنِ کارکرد تئاتر در شکل دادن به حوزۀ عمومی است. «حسین سرپرست» تنها بازیگر این نمایش، بادکنک قرمزی به دست می‌گیرد، روی شیروانی ساختمانی در شهرستان لنگرود می‌رود و فریاد می‌زند که می‌خواهد در اعتراض به وضعیت اسف‌بار تئاتر، و وضعیت ناگوار نویسندگان خودکشی کند! حدس‌زدنِ ادامه ماجرا چندان دشوار نیست: عده‌ای جمع می‌شوند، ترافیک شدید ایجاد می‌شود، عده‌ای التماس می‌کنند، برخی استدلال می‌کنند و سرانجام همه چیز با آمدن پلیس تمام می شود. زیرا با حضور پلیس در صحنه - در صحنه‌ای تئاتری- بازیگر ناچار است تا به «تئاتری‌بودن» ماجرا، یعنی به «دروغین‌بودن» ماجرا اعتراف کند. اما اگر شما در میان آن جمع بودید چه واکنشی نشان می‌دادید؟

قطعاً میان آن جمع بزرگ که از فرط نگرانی خیابان‌ها را بند آورده‌اند، بحث‌های جدی هم در گرفته؛ اما بحث بر سرِ وضعیت ناگوار هنرمندان در یک شهرستان، دم‌دستی‌ترین دستاورد این اجرای هنرمندانه است. زیرا که بزرگترین دستاورد آن حضور بی‌موقع تئاتر در خیابان و شکل‌گیری حوزۀ عمومی است. حوزه‌ای که باب نقد در آن باز شده، تاملات و منویات درونی (خصوصی) شکلی عمومی یافته و ایده‌ها بیان می‌شوند. پس تئاتر خیابانی این امکان را دارد تا با بر هم زدنِ نظم رایج، موقعیت تازه‌ای برای تفکر ایجاد کند. تامل نابهنگام مردم در مواجه با هنرمندی که در حال خودکشی است، محلی برای تضارب آرا می‌سازد. شکل‌گیری این محل، امکانِ تضارب آرا و گفت و گو دربارۀ مصالح و منافع عمومی را فراهم کرده و کارکرد واقعی تئاتر خیابانی را عیان می‌کند. اما سیاست‌های دولتی تئاتر در دهۀ اخیر که پیش‌بینی مکان‌هائی برای اجرای تئاتر خیابانی را در پی داشته، تنها این شیوۀ درخشان از اجرای تئاتر را از حقیقت واقعی خود دور کرده و تنها به یک دلیل همچنان به حیات خود ادامه می‌دهد: گروه‌های تئاتری گوناگون (به خصوص گروه‌های شهرستانی) از نهادی مثل مرکز هنرهای نمایشی سالن تئاتر می‌خواهند، این نهادها هم در عوض برآورده کردنِ خواست به حق آن‌ها، حوض مقابل تئاتر شهر را در اختیارشان قرار می‌دهند تا «تئاتر صحنه‌ای» خود را در خیابان اجرا کنند.

پیش‌بینی مکان برای تئاتر خیابانی نخستین دشنام به ساحت تئاتر خیابانی است، دومین اهانت به تئاتر خیابانی نیز چیزی جز حضور در جشنواره تئاتر فجر نیست. اما با این حال نباید این بحث را به همه اجراهای خیابانی تعمیم داد، زیرا که در میان گروه‌های شهرستانی، اجراهای واقعاً «خیابانی» هم وجود دارند. به عنوان نمونه، پنج سال پیش گروه تئاتری به نام «زخمه» از شیراز، در مقابل در ورودی خانه هنرمندان نمایش خیابانی جالبی را اجرا کردند. حضور نماینده مرکز هنرهای نمایشی و ناظر اجراهای تئاتر خیابانی از یک سو، و تماشاگران مشتاق از سوی دیگر، روزی به یادماندنی را برای آن گروه و تماشاگران آن اجرا رقم زد. در این نمایش که موضوع آن دعوای زن و شوهرش بود، به دعوت گروه، مشارکت تماشاگر هم ممکن شد. موضوع نمایش این بود: زنی خانه‌دار می‌خواهد سر کار برود و شوهرش اجازه نمی‌دهد٬ حالا آنها با هم دعوا می‌کنند تا به نتیجه برسند٬ بسیاری از مردانی که در اطراف این بازیگران جمع شده بودند٬ به بازیگر مرد توصیه می‌کردند که زن خود را طلاق دهد، اما هنگامی که زن بر هدف خود پافشاری می‌کرد، تماشاگران زن او را تحسین کرده و کف می‌زدند. اما جالب این است که این نمایش بدون به نتیجه‌گیری و به قول نویسنده‌ها «پایان‌بندی» تمام شد. زیرا که کاراکترهای نمایش، در پایان رفتند تا مشکل خود را به جای خیابان در خانه حل کنند. یعنی موضوعی عمومی ناگهان شکلی خصوصی به خود گرفته و تیر خلاصی به خود زد. اما نکته مهم این است که این اجرا نه برای دفاع از «حق اشتغال زن»، که برای ناامن معرفی کردن شرکت‌های خصوصی اجرا شده بود! اما دستاورد این اجرا با اشتیاق مخاطبان و نظرات آن‌ها از هدف گروه دور شد. بدین‌ترتیب علی‌رغم تلاش بازیگران برای پرداختن به اصل موضوع٬ یعنی ناامن معرفی‌کردن شرکت‌های خصوصی، تماشاگران مدام از حق اشتغال زنان دفاع ‌کردند. سرانجام قافیه که تا این اندازه تنگ شد که بازیگران به ناچار نمایش خود را تعطیل کردند و رفتند تا به شکل خصوصی موضوعی که تا لحظاتی پیش عمومی بود، حل کنند. حضور سنگین نماینده مرکز هنرهای نمایشی همراهی بازیگران با تماشاگران را دشوار کرده و در بخش‌هائی از نمایش هر دو بازیگر علناً با تماشاگران مخالفت می‌کردند. این مخالفت‌ها تا حدی بحرانی شد که آن‌ها موضوع را به کل «خصوصی» اعلام کرده و بساط مزاحم حوزۀ عمومی را برچیدند.  

آن چه باید درباره تئاتر خیابانی بدانیم

رضا آشفته: تئاتر خیابانی از عنوانش پیداست که از چه جایگاه و تعریفی برخوردار است و به چه منظوری اجرا می‌شود. در این عنوان دو واژه‌ای از شکل رسمی تئاتر، خبری نیست، بلکه تئاتر در خیابان و برای عموم مردم و بر پایه مسائل روزمره اجرا می‌شود.

تئاتر خیابانی از چهارچوب‌های رسمی تئاتر تبعیت نمی‌کند چون‌ نمی‌خواهد خود را در حصار بسته‌ای قرار دهد و چندان نیز پای‌بند تفکرات بسیط و عمیق نیست، زیرا‌ با عموم مردم سر و کار دارد و در مدت زمان محدودی باید خود را به مخاطبان در حال گذرش نشان دهد.
تئاتر خیابانی از وجوه مستند و اجتماعی برخوردار است و درباره مسائل روز مردم اظهارنظر می‌کند و یا مردم را نسبت به‌ مسائل بیشتر آگاه می‌سازد. در تئاتر خیابانی، گیشه حذف می‌شود چون قرار نیست که بده و بستان مادی بین هنرمندان و مردم صورت بگیرد. این نوع نمایش‌ها عموماً رایگان هستند. البته در ایران ما تئاتر خیابانی وابسته به مراکز و نهادهای فرهنگی است و طبق قراردادی که بین گروه‌های نمایشی و نهاد مربوطه امضاء شده‌ یک گروه موظف است ‌در محل‌‌های خاص و در چند نوبت معین کارش را عرضه کند. از قبل نیز طرح و ایده اجرایی، مطالعه شده و مجوز گرفته است. شاید برای پردازش برخی از مفاهیم عمومی و اجتماعی برگزاری چنین تئاترهایی ممکن و ضروری بنماید، اما این روند در مفهوم کلی تئاتر خیابانی مداخله‌جویانه است.
تئاتر خیابانی نظام‌مند نیست و از یک رویه مشخص پیروی نمی‌کند، بلکه به شکل هرازگاهی برگزار می‌شود. در تمام جوامع دنیا چه مدرن و چه در حال گذار از سنت به مدرنیته و چه حتا پست مدرن پدیده‌ها، بحران‌ها و معضلات خاص خود وجود دارد. ما که یک جامعه سنتی رو به مدرن داریم، مطمئناً در حال عبور از معضلات فکری و اجتماعی خاصی خواهیم بود. همه نیز بر آن آگاه هستیم و برای کنار آمدن با آن نیز‌ گفت‌وگوی منطقی داریم و چالش‌ها گاهی آزار دهنده خواهند شد. بنابراین تئاتر خیابانی در چنین موقعیتی بهتر از هر جای دنیا به مسائل، معضلات و مشکلات پاسخ خواهد داد.
هنرمند با یک حس متعهدانه و مسئولانه و دلسوزانه بر آن است تا مردم را وا ‌دارد درباره خودش و مسائلش بیشتر فکر کند و آگاهی جمعی و عمومی را بالاتر ببرد. اگر ما آگاه شویم و میزان آگاهی ما بیشتر و بیشتر شود، آن وقت دیگر به راحتی می‌توانیم در حل و فصل معضلات خود مطمئن‌تر بکوشیم. در صورت پایین بودن آگاهی، تغییر و تحول نیز به کندی صورت می‌گیرد و گاهی نیز با بحران شدید مواجه خواهد شد. تئاتر خیابانی بر آن است، مثل یک روزنامه یا برنامه تلویزیونی و البته با بیان شفاف‌تر، در این آگاهی بخشی بکوشد و نمی‌خواهد فاصله‌ای بین خود و مردم ایجاد کند بلکه بر آن است تا فاصله‌ها را بردارد و در پیوندی متفکرانه و بر پایه برقراری یک وضعیت مطلوب‌تر کشمکش ممکن را به سرانجامی برساند.
در تئاتر خیابانی گروه هنرمندان پیش از مخاطبان خود در وجود یک مسئله آگاه شده‌اند و حتی درباره چگونگی خروج از آن نیز مطالعاتی را انجام داده‌اند، بنابراین آن‌ها در صدد خواهند بود تا در یک موقعیت زنده و فراروی مخاطبان و با مشارکت گذاشتن آن مسئله در یک بستر نمایشی، همه را دعوت به تفکر و پیدا کردن راه خروج از یک مسئله کنند. یعنی نوعی آگاهی رد و بدل می‌شود. اگر روزهای اول انقلاب را به خاطر بیاوریم و یا در روزنامه‌ها و مجلات آن زمان مروری داشته باشیم، درمی‌یابیم که تعداد گروه‌های‌ تئاتر خیابانی خیلی بیشتر از حد انتظار بوده است. این هنرمندان به شکل خودجوش و نظرگاه‌های سیاسی خود را با مردم در میان می‌گذاشتند. هدف برخی هم دعوت و تهییج مردم در ادامه انقلاب بوده است. گروه‌های ملی ـ مذهبی، گروه‌های چپ، گروه‌های لیبرال و... بر آن بودند که در این فضا که از آزادی نسبی نیز برخوردار بود، بر تعداد مخاطبان و هواداران خود بیفزایند. به عبارت دیگر چندان هم منطق هنری و زیبایی‌شناسانه در تولید آثار مدنظر نبود، بلکه همان اهداف سیاسی ملاک و معیاری بود برای رو در رویی با مردم. حالا در زمانه حاضر پدیده‌های اجتماعی خاصی هستند که از طریق تئاتر خیابانی و به شکل خودجوش و کاملاً غیر حرفه‌ای می‌توانند بستر رو در رویی با مردم را فراهم کنند. فقط هم خیابان نیست که می‌تواند چنین اتفاقی را ایجاد کند. حتی فضاهای سربسته مانند مترو، ایستگاه اتوبوس، خود اتوبوس، پارک‌ها، ادارات و سازمان‌های خصوصی و دولتی، کارخانه‌ها، سربازخانه‌ها و حتی خانه و خانواده نیز از چنین امکانی برخوردار هستند. پس تئاتر خیابانی در هر جایی غیر از تالارهای نمایشی،‌ بیشتر از جایگاه معمول و تاثیرگزاری‌اش برخوردار خواهد شد. قرار نیست که ما صرفاً مردم را با یک تئاتر مواجهه کنیم، بلکه تئاتر در این جا ابزاری مستقل و کارآمد می‌شود تا از تمام امکانات و پتانسیل‌های موجود خود برای ایجاد تاثیرگذاری در فرآیند بازگشایی یک مسئله به کار گرفته شود.
تئاتر خیابانی بر آن است تا از کاستی‌ها و نواقص موجود بکاهد و جامعه را در مسیر بهتری قرار دهد. در اروپا داریو‌فو که دارنده جایزه نوبل ادبیات هم هست تلاش‌های بسیاری را برای اجراهای موثر داشت.
او حتی بارها توسط پلیس ایتالیا دستگیر می‌شود که در کارخانه‌ها، بیمارستان‌ها و محلات برای مردم تئاتری را اجرا نکند. آگوستو بوآل برزیلی هم مدتی در پاریس بر آن بود تا با نظرگاه‌های خاص خود در آگاهی عمومی بکوشد. او هم شیوه روزنامه‌ای و تئاتر شورایی را به همین منظور باب کرد. البته همه این نوع تئاترها ریشه در فعالیت‌های ابتدایی پیسکاتور در خلق و ارائه تئاتر مستند و سیاسی و برشت در خلق تئاتر روایی ـ آموزشی دارد. هدف عمده هم مبادله یک تفکر عمومی و اجتماعی است که در توده مردم لحاظ می‌شود تا نسبت به پدیده‌ها و اتفاقات کنش‌مند باشند و بی‌تفاوتی از تماشاگران گرفته شود.
هنرمند تئاتر خیابانی سعی بر آن دارد روحیه آزاد خود را حفظ کند و در زندگی روزمره به دنبال ارائه آثار خود است چرا که در بسیاری از موارد حتی مردم متوجه برقراری یک اثر نمایشی نیستند. مثلاً در پاریس‌، آگوستو بوآل به اتفاق چند بازیگر در یک فروشگاه بزرگ نسبت به گران شدن و کمیاب شدن پوشک بچه که مسئله روز مردم شده بود، یک اتفاق نمایشی را ایجاد کرد. همه از گرانی پوشک می‌نالیدند و هر یک دردسرها و معضلات خود را در این باره مطرح می‌کردند. این قضیه از دست بازیگران خارج شد‌ بی آن که مردم متوجه حضور اولیه بازیگران شده باشند. بعداً در کشاکش‌ همین قضیه، موضوع کاملاً عمومی شد و سر از روزنامه‌ها درآورد و حضور مسئولان شهر را برای حل‌ آن معضل به دنبال داشت. بنابراین تئاتر خیابانی خیلی به روز است و مثل تیترهای روزنامه با زبان و بیان ساده و شفاف به دنبال اطلاع رسانی است.
تئاتر خیابانی نمی‌خواهد به مسائل خیلی عمیق و فلسفی بپردازد، بلکه در صدد است تا تازه‌ترین رویدادهای اجتماعی و سیاسی را به چالش نمایشی بکشاند. هدف نیز آن است که خیلی زود مردم نسبت به این مسائل و اتفاقات کنش فکری و عملی خود را آشکار کنند.
 

**********************************************************

      

   تئاتر خیابانی چیست؟

 تئاتر خیابانی قدیمی ترین شکل تئاتر مردمی و قابل دریافت و درک برای همگان است. در این شکل تئاتر ارتباط آفرینندگان اثر با مخاطب چهره به چهره و در موثرترین شکل خود است. به عبارت دیگر تئاتر خیابانی هنر برقراری بیشترین ارتباط و جلب مشارکت تماشاگر با حداقل وسایل است. از آن جا که تماشاگران این نوع تئاتر سازمان نیافته و گذرا هستند بنابر این ارتباط سازی با او باید در سریع ترین زمان ممکن صورت پذیرد و این نیازمند آفرینندگانی با قدرت تخیل بالا و بداهه پردازی خوب است تا با واکنش مخاطب کار خود را تصحیح کند. تئاتر خیابانی بیشتر در معرض شرایط غیر پیش بینی قرار می گیرد و با قضاوت تماشاگری رو برو می شود که ممکن است هر لحظه از نمایش خوشش نییاید و محل نمایش را ترک کند . اما به هر حال در تئاتر خیابانی نوعی صمیمیت وجود دارد.        

چگونگی جلب توجه تماشاگران:
روشهای متنوعی برای گرد آوردن تماشاچی وجود دارد که بنا بر طبیعت موقعیت می توان یکی را انتخاب کرد. برای نمونه کافی است قبل از شروع نمایش در حضور تماشاگران به آرامی بازیگران خود را گریم کنند - لباسهایشان را بپوشند ـ وسایل صحنه را آماده کنند و شروع به گرم کردن و آماده شدن برای اجرا شوند . اساسا" برای جلب توجه تماشاگران دو رویکرد وجود دارد : یکی ایجاد سرو صدای زیاد فضاهای رنگین و دیگری ظرافت و هوشمندی که باعث ارتباط انفرادی با تماشاگران می شود . در روش اول می توان با فریاد زدن و خوش آمد گویی از تماشاگران دعوت بعمل آید که کاملا" صمیمانه است. روش دیگر ارتباط با تک تک افراد است . بازی صمیمانه ـ دنبال کردن عابرینی با خصوصیات غیر معمول و تقلید حرکات آنها. این نمایش تماشاگر انبوهی را گرد می آورد.

شکل و اندازه محل نمایش :
دایره ـ شکل طبیعی برای جمعیت تماشاگر در هر رویداد است و اجرای نمایش را برای تماشاگرانی که در جوانب مختلف هستند آسانتر میکند. این حالت نیازمند آن است که بازیگران برای دیده شدن کامل ـ مدام دور خود بچرخند. البته بسیاری از سه چهارم دایره بهره می گیرند که این باعث می شود عده ای از تماشاگران از دیدی مناسب محروم شوند. بنابر این بهتر است در صورت امکان از محوطه بیضی شکل استفاده شود که جمعیت بیشتری به موازات قطر بزرگ بیضی گیرند . البته شکل های دیگر هم وجود دارد مانند : محوطه مربع یا مثلث که برای نمایش خیابانی مناسب است.

نگهداشتن تماشاگر:
بسیاری از نمایشهای موفق برای رسیدن به یک کنش اصلی زمینه چینی نسبتا" طولانی می کنند . زمینه چینی باید به یک نتیجه برسد حتی اگر غیر منتظره باشد. هرچه زمینه چینی طولانی تر باشد از نتیجه نهایی انتظار بیشتری می رود . افزایش سطح انتظار در صورتی که پایان نمایش خالی از جذابیت باشد خطرناک است. انتظار طولانی به نتیجه نهایی لطمه می زند و تماشاگران را مایوس می کند. زمان بندی اجرای نمایش باید بر اساس حال و هوای تماشاگران تنظیم گردد . اگرتماشاگران با شما همراه باشند بازی ها در در آرامش انجام می شوند و با کمک بدیهه پردازی و ابداع حرکات و تنوع بخشیدن به آنها ارزش بیشتری کسب می کنند . اما اگر تماشاگران کم حوصله و بی قرار شوند باید با حفظ نظم به نمایش سرعت بخشید .

اختلال:
برای بازیگران ماهر اختلال نه تنها مشکل ساز نیست بلکه موهبت است. زیرا باعث به نمایش در آمدن موقعیتی می شود که از پیش تمرین نشده و تماشاگران را مشتاق می کند که ببینند چه اتفاقی افتاده و چگونه با آن برخورد خواهد شد. اختلال ها نه تنها نباید مشکل آفرین باشند بلکه باید به رواج گفت وگو میان تماشاگر و بازیگر برسد. در موارد سخت مثلا" حضور یکی از تماشاگران در محل برای بر هم زدن نظم به جای در گیری ـ استفاده موقعیت و همد لی تماشاگرانی است که جانب شما را می گیرند ـ از آنها سوال کنید : آیا وجود فردی مزاحم را در صحنه می پذیرند؟ و همه یکصدا بگویند : خیر.

لباس:
محیط ـ عامل اساسی در اتنتخاب لباس و وسایل صحنه است. اگر نمایش ایستگاهی و در پارک ـ خیابان و زمین باز اجرا می شود برای متمایز شدن بازیگران از مردم ـ اغراقی جزیی و هوشمندانه در ظاهر آنها را بیشتر تماشایی می کند. بهتر است که از یگانگی در رنگ و طرح لباس استفاده شود یا لباسهایی کاملا" یک رنگ بر تن کنند.

در مجموع عوامل خلاقانه این نوع نمایش قادر خواهد ساخت گذشته از اعتلاء فرهنگ تئاتر مخاطبان به ارتقاء فرهنگ رفتاری آنان در شئون مختلف اجتماعی کمک کند و به سهم خود در فرایند پالایش جامعه از ناهنجاریها مشارکت ورزد ـ مسایل روز را طرح و تحلیل و الگوی سالم را ارائه کند و به جایگاه در خور خود در فرایند توسعه همه جانبه دست یابد . در یک کلام باید گفت این شکل تئاتر نماد و نمونه ای برجسته از تفکر و خلاقیت جمعی عمدتا" بر مبنای یک طرح تا نمایشنامه ای کامل است. امید است با نبود فضای مناسب برای گونه های دیگر نمایشی این نوع نمایش در شهر ما متداول گردد .